خوزســــتان وگـــــذری بر روســـتای حــــــــاج منعم



بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدایی که لــــــــر آفرید
وجودش را زغیرت پـُــر آفرید


نژادم ز خورشــــــیـد روشنـتـر است
ز هر کس تو گویی نژادم سرتر است



منم بـــی شـــــیـــــــــر تـــــــــــن
پدر بر پدر گـــــــرز و شـــمشــیر زن


 چه خونی به رگ های این طایفه است
که هر قطره اش غیرت و عاطفه است



ز دســت زمـــانه بباید گـریست
ز برنو بدستان دگر هیچ نیست



دریــغا کـــجایند شـیــران نـــر
تــفــنـگـهای برنو و اسـب کهر

 کـجایـنــد زنــهای مـینا بـه سـر
نــشــینــند و زایـند شـــیـران نر



 مرا دودمـانم ز یک گــوهر است
نــژادم ز خــورشـــید افزونتر است



گر ایران زمین بخـــتیاری نداشت
گمانـــم که از بخــــت یاری نداشت

 

با درود و صلوات بر محمد وآل محمد(ص)


 

  سلام  بر شما دوستان گرامی وخوانندگان  محترم

شوشتر وگذری بر بختیاریهای روستای حاج منعم میان آب(مینو)

هدفم از معرفی روستای حاج منعم میان آب(مینو)آشنایی بانام و قدمت تاریخی زیست محیطی وگویش محلی کشت ونوع کشاورزی- جاهای دیدنی - بازی های سنتی به هم وطن های عزیزم میباشد/.


  
               

 فهرست مطالب

 1 - مقدمه

2- اشنایی با طایفه های بختیاری وشاخه

3- موقعیت روستای حاج منعم وجاهای گردشگری       

 


      
مقدمه 


از جایی باید گفت و آغاز نمود .کسی را باید یافت تا سفره دل باز کنی . (درجستجوی آنم تابرایش بگویم از آن چه گذشت و من نیز در آن چه گذشته بود بودم اگر تو نبودی!امروز با تو می گویم تا بیایی و بمانی با زبانی که همدل است و آنچه می گوید بر دل نشیندتا بدانی فردا برای تو ست که دیروزت سراسرسربلندی.اززادگاهم شوشتر شهر مهربانی و تکاپوی دیروز و تصاویر زیبای در موزه امروز و خوزستان سرزمین وفا و دروازه ولا و صفای ایران با کارون همیشه روان و ازهمه ایران خواهم گفت تا جوانی ام را باز یابم! که نمی دانم آن را در کوچه پس کوچه های پر پیچ وخم با ساباطهای سایه دار شوشتر یا بالای درختان سر سبز وزمین های خرم جا گذاشتم. کسی هست که آنرا دیده باشد؟ جوانی ام را می گویم ؟ اگر آری. باید نشانی دهد!تا بپذیرم پشیمان نیستم خیلی هم راضی ام و افتخار می کنم و به جوانان عاشقانه عشق می ورزم و با عشق می گویم و توصیه می کنم قدر این بهار زیبا را بدانندکه گلهای زیبا و خوشبو در همه فصول به جز بهار سر نخواهند زد و شکوفه نخواهندداد و عطر بهاریست که شامه ها را می نوازد. پس در این تنفس بهاری بخوانید و بخوانید و به او که لایزال است تکیه و توکل کنید .آنروز که جوانی را جا می گذارید و چون فردا رسد دستت تهی نیست که عطر دانایی شامه هارا می نوازد و فضای جامعه را معطر  وزندگی درفضای عطرآگین دانایی سرشاراززیبایی هاست



ارادتمند شما یعقوب کمالی نیا

 

  رده بندی سنتی در ساختار اجتماعی ایل بختیاری    


 تعریف و توضیح رده بندی ردیف کوچکترین واحد تجمع انسانی شامل افراد خویشاوند یا بسیار نزدیک 
-1خانوار
کوچکترین مجتمع مسی عشایر کوچنده متشکل از چند خانوار (2 تا 10)که در پهنه صحرا و مرتع با مشخصه سیاه چادر که در یکجا ساکن شده اند با فرماندهی سرمال» با نام کوچکش (مانند مال کا برزو - کا پیشوندی برای توده های فرمانبر ایل در برابر کِی

 2-مال:رده های کوچک خویشاوندان نزدیک متشکل از دهها خانوار ساکن در یک یا چند روستا همسایه با جمعیتی بین 50 تا 150 خانوار با فرماندهی ریش سفید». اولادان خاطی ای که دارای اختلافات درونی حل ناشدنی باهم باشند مجبور به ترک اولاد خود و زندگی عشایری بصورت هُمسا» یا خالوخَرزا» در کنار طایفه دیگری می شوند ./


3 –اولاد :زیرتیره های خویشاوند نزدیک هر طایفه ساکن در منطقه ای مشخص در کنار یکدیگر که دارای تاریخ ، فرهنگ و نیای مشترک اند. ترک های قشقائی این واژه را بُنکو» می نامند. تش مرز گروه خویشاوندان نزدیک با تیره است. در ایل های 6 رده ای هر تش به چندین اولاد تفسیم می شود و در ایل های 5 رده ای هر تیره خود به چندین اولاد تفسیم می گردد، معمولا ایل های 6 رده ای(ایل بختیاری) نسبت به ایل های 5 رده ای(ایل بویراحمد کهگیلویه)دارای سوابق تاریخی بیشتر و کهن تری هستند /


 4- تش(ریشه): زیرشاخه های طایفه در دسته های بزرگ مستقل خویشاوند با ریاست کدخدا» بعنوان واحدی ی و اداری طایفه که تصمیمات ان از سوی شورای سرپرستان تیره به طایفه ابلاغ و از انجا به اطلاع سرپرست کل می رسد. کدخداها نماینده کلانتراند و قدرتشان بستگی به تعداد خانوارهای تابعه آنها دارد. در بویراحمد کدخداها و کلانترها را کِی» می نامندو این واژه در بین آنها موروثی بوده و بعنوان پیشوندی در اول اسامی ذکور این رده(کی دُهراب یا کی زَریر) بکار برده می شود    
5 - تیره:رده هائی از یک تبار با تاریخ ، فرهنگ ، زبان و مرزهای مشترک درونی که سرپرستی ان را کلانتر» بعهده دارد.قبل از قاجار در ایل بختیاری از واژه آ» و در ایل بویر احمد از کِی» بجای کلانتر استفاده می کردندو چون این واژه مختص فرزندان ذکور بود ن انها را با لقب بی بی» صدا می کردند. طایفه از پیوند تیره ها با یکدیگر تشکیل می گردد.


6- طایفه:اتحاد ی -نظامی چندین طایفه همسایه در یک محدوده طبیعی مشخص

7- باب:رده بندی ای که در دوران صفویه و برای سهولت در جمع اوری مالیات ها باب شد
8 - قسمت:اجتماع بزرگی از گروه های هم فرهنگ منسجم جمعیتی در قلمرو جغرافیایی به هم پیوسته با مرزهای طبیعی و ی شناخته شده مورد تایید همسایگان با رهبری خان» یا ایلخان» . تا سال 1342 سرپرست هر ایل را خان» و با قدرت ترین آنها را که یک منطقه وسیع و پرجمعیت عشایری را سرپرستی می کرد ایلخان» می گفتندو این واژه در پیشوند نام ایل نیز ذکر می گردید. قبل از رواج واژه های ترکی - مغولی خان و ایلخان از واژه خِیل» برای ایل و سرخِیل» و آ» برای سرپرست ایل استفاده می شد

 9-ایل:تطبیق ساختاررده بندی هادر  دیل هفت لنگ وایل چهار لنگ طایفه محمود صالح (چهار لنگ)طایفه  .طایفه. طایفه .تیره .تیره .تیره. اول تش .تش تیره -دوم اولاد  اولاد تیره -سوم  کٌو مال جَرعه . دسته خانوار خانوار خانوار



 

  لـــــــــــــر بزرگ هفت‌لنگ




 1- بابادی باب از لربزرگ هفت لنگ میباشد که به 13طایفه وهرطایفه به چند تش وتیره تقسیم میشود
1-بابادی عالی‌انور 2-شهنی 3-عکاشه4-راکی5-گله6-نصیر7- گمار8-ململی-9-میرقاید10-پبدنی11-احمد محمودی12-آرپناهی13-رواتی (شیخ رباط)

2- بختیاروندباب: ا ز لربزرگ هفت لنگ میباشد که به 9 طایفه وهرکدام به تش وتیره تقسیم میشوند:
1-بهداروند2-علاءالدینوند3-منجزی4-عالی جمالی5-جانکی سردسیر6-بلیوند-7-دیناشی8-مش مرداسی 9-کیارسی

  
3- دورکی :از لربزرگ هفت لنگ میباشد که 7طایفه داردوهرکدام به چند تش وتیره تقسیم میشود
1-زراسوند2-موری3- گندلی4-بابا5-آسترکی6-اسیوند7-عرب کمری

 

4- دینارانی:از لربزرگ هفت لنگ میباشد کهبه10طایفه وچندتش وتیره تقسیم میشود:
1-اورک2-شالو3-لجمیر اورک4-عالی محمودی5-نوروزی6-بویری7-سهید8-گوروئی9-سرقلی10-کورکور 

       

  لّْــــــــــــــرکوچک  چهارلنگ


1-زلکی : از لربزرگ چهارلنگ میباشد که 5طایفه وچند تش وتیره تقسیم میشوند
1-زلقی 2-جاوند3-دوغ زنی4-میان‌جایی5 -سادات

 
2-محمود صالح:از لربزرگ چهارلنگ میباشد که به8طایفه وجندتش وتیره تقسیم میشود
1- اورش2 -ممزایی3 -هارونی 4-  کاقلی5- آدگار6- آل داود7-ایسپره8-آردپنایی


3-موگویی:از لربزرگ چهارلنگ میباشد که به7طایفه وچند تش وتیره تقسیم میشود 
1-خواجه موگهی2-سرلک3-شیخ سعید4-پیرگویی5-دیویسی6-شیاس-7مهدور 

  
4-ممی‌وند : از لربزگ چهارلنگ میباشد که به5طایفه وچند تش وتیره تقسیم میشود
1-بساک2-پولادوند3-عودالون4-ایسوند5-حاجی‌وند  

5-کیان ارثی :از لربزرگ چهارلنگ میباشد که به16طایفه وچند تش وتیره تقسیم میشود
1-حموله-2-کهیش3-باورساد4-ممبینی5-جانکی گرمسیر-6زنگنه7- برون8-گل‌گیری9-مدی10-محمدجعفری11-غریب‌وند12-کرد زنگنه13-هرکل14-استکی15-شیخ16-سهونی

1-بابادی باب



یکی از ایل لر بزرگ بختیاری شاخه هفت لنگ میباشدکه  تعدادی از بابادی ها که در قشلاق زندگی  می کنند یا به صورت دامدار و یا به صورت روستا نشین هستند که به تیره ها تقسیم شده اند. طایفه پیرشاه که وابسته به طایفه بابادی است در کنار دره شاه (شاه مال بابادی ) و حومه آن زندگی می کنند. تیره خسروخان در سرکولی حومه دره شاه ساکن هستند. دره بوری متعلق به تیره احمد سمالی و تعدادی از طایفه بابادی است و در محل آر پناه کسد سربند ، تیره هایرکدی ، کسدی بیر و تعداد دیگر از بابادیها زندگی م یکنند. در آبژدان میرزا عوض خان ، تیره جهانگیری و تیره لک و تعداد دیگری از تیره های بابادی زندگی می کنند.  در تنگ هتی ، پبده تا بخش لالی تیره های عکاشه و تعداد دیگر  از تیره های باب، تنگ هتی امزاده بابا روزبان ، زندگی مکنند دوم اردیبهشت تعدادی از تیره بابادی به سمت ییلاق حرکت می کنند که از سرزمین بازفت به زردکوه می رسدرمنطقه ییلاقی خود معروف به چلگرد (کوهرنگ) چغاخور، خانمیرزا، آلونی و حومه ان  پراکنده می شوند ایل بابادی دارای 17 تیره می باشد ، کل بابادی از دو تیره اصلی تشکیل می شود:

الف) بابادی عکاشه           ب) بابادی عالی انور


 1-بابادی باب: یکی از ۴ طایفه بزرگ هفت لنگ میباشد که بختیاری می باشد که از طایفه های زیر تشکیل شده است زیر شاخه‌های طایفۀ بابادی عبارتنداز

-1بابادی عالی انور-2-عکاشه-3-راکی 4-شهنی-5-گله6-نصیر7-گمار8-ململی9-میر قائد-10-پبدنی11-احمد محمودی12-آرپنایی  13-رواتی (شیخ ربا ط)

1-بابادی عالی انور :



1-میرقائد یا میرقاید:شامل 5تیره میباشد که عبارتند1-خوشنامی 2-سراج الدیدین  3-دوستعلی 4- رکان 5-وشیخ

2-طافه عکاشه: عکاشه یا طایفه عکاشه، یکی از طوایف بابادی باب میباشد که عبارتند:1-خدر 2-کلا3 -کوشکی 4-شرویی5-کربلایی حسن 6-دینار عالی 7-آلونی 8-مراد 9-مویی 10 جاوی افراد برجسته این تیره: دکتر بهرام عکاشه (پدر زمین شناسی وزله شناسی) ایران میباشد


3-طایفه راکی:طایفه راکی به نه9 تیره تقسیم می‌شود، که عبارتند از 1-طهماس خون2- کلاوند 3-ارزانی وند 4-جاوند 5-قاسم وند 6-فردی وند 7-موزایی 8- کرم 9-مد  ملیل

4- طایفه شهنی:  طایفه شهنی، خود، شامل ۱۲تیره  می‌باشد، که هر یک از این تیره‌ها، خود شامل زیر شاخه‌های فراوانی بنام اولاد بوده، که این اولادها نیز، تعداد زیادی خانوار را شامل می‌شوندتیره‌های طایفه شهنی، به ترتیب الفبا  عبارتند

1- ارزانی وند2-بارون وند 3-بلبل 4-بهادوروند5–تاج الدین وند 6-چرم 7-خواجه 8-شاه سوند(شاه حسین وند)9-شیخ 10-شیخ وند – 11-قنبر وند 12-کاشانی


5 - طایفه گله: یکی ازایل بختیاری بابادی باب میباشد که دارای 12دوازده تیره میباشد که عبارتند از1-اولاد 2-قنبری 3-تمبر 4-باقر وند 5- شهوند 6-جمال وند 7-باقری 8-دیله 9-لیرایی 10-خود نیار 11-  غریب وند 12-خواجه غولی 13-خواجه نصیری 14-بور

6 - طایفه نصیر: یکی از ایل بختیاری بابادی باب میباشد که دارای چهار4 تیره میباشند که عبارتند از:1- 2-قاضی 3-شیرازی 4-محمد جعفری

 
 7- طایفه گمار:یکی از ایل بختیاری بابادی باب میباشد که دارای چهار4 تیره میباشد که عبارتنداز 1-تودوی 2-کپری  3-هزارمیشی 4-عداپا 5-حاجت پور


 8 - طایفه ململی:یکی از ایل بختیاری بابادی باب میباشد که دارای هفت 7 تیره میباشد  که عبارتند1-کوراوند 2- سلح چین 3-لیموچی 4-صالح وند 5-حلوایی 6-داوودی


9 - طایفه پبدنی:یکی از ایل بختیاری بابادی باب میباشد که شامل دو طایف و نه تیره میباشد  عبارتند: 1-سه قومه 2-(سه قمه یا سه فامیل ) تیره ها عبارتند از:1-تیره ابدال 2-تیره باقر 3-تیره باور 4-تیره درویش عالی 5-تیره رمدان 6-تیره سلجوقی (سلگو) 7-تیره عبدلی 8-تیره محمد رضا 9- تیره ناصر میباشند.
10 - احمد محمودی:

 
11- طایفه آرپنایی:شامل شش تیره میباشد:1-رکدی2-بیر(مولاوند)-محمود وند-عبدالوند-هاشمی-کاظمی3-خدادادوند4-کسدی 5-تازه ای 6-داوود کاظمی


12- رواتی (شیخ رباط):یکی ازایل بختیاری بابادی باب میباشد که شامل هفت 7 تیره میباشد عبارتند: 1-اسدی،2- یوسفی،3-بهزادی،4- بارانی،5-علایی6-ویسی 7- عیدی

2 - بختیاری وند(بهداروند باب( بختیاروند یا بهداروند



در ساختار اجتماعی ایل بختیاری، به یکی از چهار باب تشکیل دهنده شاخه هفت لنگ اطلاقمیگردد. بهداروندیا(بهداروند باب)نباید با طایفه بهدارونداشتباه گرفته شود زیراکه طایفه بهداروند تنها یکی از طوایف تشکیل دهنده باب بختیاری وند یا همان بهداروند باب محسوب میشود بهداروند باب شامل 3 شعبه بزرگ می‌باشد که عبارتند از1-بختیار وند 2-آل جمالی  3-جانکی سرد سیر
-1طایفه بختیاروند:یکی از  ایل لریزرگ  بهداروند باب میباشد که دارای20تیره میباشد که عبارتند از:
1-علاءالدین وند 2-منجزی 3-بلیوند 4-دیناشی 5-اسنکی 6- سُهرو7-مش مرداسی 8- سِهید(سعید)9- لُرزِنی 10–کاله 11-کیارسی 12- مقام رَگی 13- تَکی 14- زیلایی 15-گندائی 16-للری 17- پیر بَرَکه - شیخ احمدبَلَد 19- سادات صالح ابراهیم 20- عمله جات

2- طایفه منجزی:منجزی یکی از  ایل لریزرگ  بهداروند باب می باشد که دارای 9تیره وتیره ها به شاخه های زیرتقسیم میباشد که:

1- رَوا 2 - لَوخَرده (لبخورده) 3- بُولسِنی (ابوالحسنی) 4- نیمُرچه (نیم بُنیچه) 5- لَم لُمی 6- تاجنالایی (تاج الدین عبداللهی) 7- هَلیلی 8- مَلامِدی (مال ) 9-تاجنالایی یا رموری

مُنجزی، طایفه‌ای بزرگ از ایل بختیاری شـاخه هفت لنگ و از باب بهداروند یا بختیاروند می‌باشد. قسمت عمده این طایفه در استان‌های اصفهان، چهارمحال بختیاری و خوزستان زندگی می‌کنند. از سرنوشت یک تیره از طایفه منجزی اطلاع دقیقی در دست نیست که بنا به نقل قول معمرین و بزرگان بختیاری، عدّه‌ای از آنها در منطقه آلونی و مال خلیفه از توابع شهرستان فلارد و خانمیرزا واقع در بخش سه دهستان جانکی از توابع استان چهارمحال بختیاری و عدّه‌ای نیز در منطقه دشت ارژن واقع در جنوب استان فارس ساکن بوده و جماعتی از آنها نیز پس از فتح قندهار و حمله به شهر دهلی هندوستان در رکاب سردار بزرگ "حاتم خان منجزی" به همراه نادرشاه افشار به کشمیر هندوستان رفته و در همانجا ساکن شدند. همچنان که دیتر امان محقق و پژوهشگر آلمانی می‌نویسد: بعد از حمله به قندهار و فتح دهلی هندوستان در سال ۱۱۵۲ هجری قمری (۱۷۴۰ میلادی)، حاتم خان از طایفه منجزی [یکی از فرماندهان بختیاری‌ها در حمله به قندهار و دهلی] به سمت والی کشمیر هند منصوب شد و حدود ۷۵۰ خانوار از طایفه او در کنار طایفه میان خیل، ۷۰۰تا ۸۰۰خانوار در دَرن بند و ۵۰۰ خانوار در مَرخا ساکن شدند. از این جماعت، خانوارهای بسیاری بعد از مرگ نادرشاه افشار به موطن قبلی خویش مراجعت کردند.[۱] اتحاد (کنفدراسیون) متشکّل از ۶ تیره از طایفه منجزی بختیاروند (لَو خَرده، رَوا، بُولسنی، نیم بُنیچه، لَم لُمی و تاجنالایی) را اصطلاحاً "رَمُـوری" می‌نامند. "سواران ورزیده و تفنگچیان چیره دست رَمُـوری" در طول تاریخ به شجاعت و جنگاوری شهره خاص و عام بوده‌اند. مشاهیر طایفه منجزی "حاتم خان منجزی"، یکی از سرداران سپاه ایران در فتح قندهار و فتح دهلی در زمان نادرشاه افشار که 25 سال با شکوه و اقتدار بر ایالت کشمیر هندوستان حکومت کرد. "اسدالله خان منجزی" به اتفاق پسران دلیرش بنام های "عزیزخان منجزی" و "تَمبُرخان منجزی" و به همراه چابکسواران وَرزیده و تفنگچیان زُبده رَمُـوری در جنگ کُلُنچی به رهبری اسدخان بهداروند (معروف به اسدخان شیرکُش یا شاه اسد) در سال ۱۲۲۷هجری قمری (۱۸۱۲ میلادی) علیه فتحعلی شاه قاجار و قوای فرانسوی، رشادت‌های بی نظیری از خود بر جای گذاشتند. "نامدار خان منجزی" در سال ۱۲۵۷ هجری قمری (۱۸۴۰ میلادی) به همراه یک تیپ از بزرگان ایل بهداروند (از دو طایفه علاءالدّین وند و منجزی) معروف به "تیپ سوار بهداروند" در یک توطئه از پیش طراحی شده در واقعه "سرآستون و زیرآستون" به قتل رسید. نامدارخان در شجاعت، شهامت و جوانمردی بی نظیر بود. لیارد انگلیسی در کتاب خود چنین گفته‌است: یلی چون نامدارخان ندیدم، دلاوری بود با هیبتی سهمگین. وقتی که با او سلام و احوالپرسی کردم و برای احترام دستم را در دستش گذاشتم، انگار انگشتانم داشتند از جا درمی آمدند.! لیارد همچنین می نویسد:  نامدارخان تنها خـان بختیاری بود که مـردم به او منصب خانی دادند، نه حکـومت ». سردار ظفر می‌گوید:چهار نفر در بختیاری بودند که نام آور و یگانه زمان خویش بودند: اوّل "نـامـدارخـان منجـزی بختیـاروند"، دوّم "آعلیـداد خـدرسُـرخ"، سوّم "آنـادعلـی راکـی" و چهارم "مُلّاعـالی احمـدخسـروی". برخی از مهمترین شخصیت‌های طایفه منجزی عبارتند از: حاتم خان منجزی (سـردار بـزرگ سپاه نادرشاه افشار در حمله به قندهار و فتح دهلی)، آشیخ منجزی و آمَندنی منجزی (دو تن از دلاورمردان بزرگ سپاه بختیاری در حمله به قندهار و فتح دهلی)، اسدالله خان منجزی (ایلخان بزرگ منجزی)، عزیزخان منجزی و تَمبُرخان منجزی (دو تن از جنگجویان شجاع نبرد کُلُنچی)، نامدارخان منجزی (ایلخان دلیر منجزی)، محمّدحسین خان منجزی، محمّدحسن خان منجزی، آشنبه منجزی (پرچمدار سپاه مشروطه)، نجفقلی خان منجزی و مرادخان منجزی و عارف خان منجزی (شهدای جنگ مشروطیت که در حرم شاه عبدالعظیم شهر ری به خاک سپرده شده‌اند).   محل ست تا سال ۱۳۰۰ هجری قمری (۱۸۸۳ میلادی)، محل اسکان ییلاقی تیره‌های ۹ گانه طایفه منجزی مناطق بیرگان، شهریاری و کُلُنچی از توابع شهرستان کوهرنگ و روستاهای فیل آباد و عیسی آباد، از توابع شهرستان فارسان وشهر سورشجان از بخش های شهرستان شهرکرد که فامیل حیدری و نوادگان حیدر منجزی میباشند و بخشی از تیره "مال " در بخش فلارد از توابع شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری بوده‌است. امّا در این سال، بخشی از طایفه "منجزی" که اغلب از تیره "رَوا" بودند به همراه سهراب خان بهداروند به منطقه سردآب و بزآب از توابع شهرستان فریدونشهر در استان اصفهان کوچ نمودند و با کمک چابکسواران وَرزیده و تفنگچیان زُبده منجزی مؤفق به تصرّف این منطقه شده و در آنجا ساکن گردیدند. محل اسکان ییلاقی تیره‌های ۹ گانه طایفه منجزی در استان‌های چهارمحال و بختیاری (بیرگان، شهریاری، بید امین و کُلُنچی) و اصفهان (سردآب و بُزآب فریدونشهر) و محل اسکان گرمسیری آن‌ها در استان خوزستان و شوشتر(هفت شهیدان، توگاه، جهانگیری، علمداری، گاری، رگ هلیل، آب ماهیک، عقیلی، شُعیبیه،میان اب و ماهور و چهاربیشه ، بهبید و درخزینه) می‌باشد. درحال حاضر، بخش عمده‌ای از افراد طایفه منجزی در شهرهای تهران، کرج، اهواز،مسجدسلیمان، شوشتر، لالی، اصفهان، شاهین شهر، نجف آباد، امیرآباد، یـزدانشهر، ویلاشهر، زرین شهر، فولادشهر، فارسان و فلارد ساکن می‌باشند

2- آل جمالی:آل جمالی شامل تیره های 1-اولادعلی صالح خان2-برام عالی  3-تِردی 

3-جانکی سرد سیر: جانکی سردسیر شامل طوایف1-جانکی  2-جلیلی 3-  بَرد بُر 4- هَلو سَعد ( هلیسادی) 5-ریگی 6-سونگ 7-بارزی-8- مُنجنی 9-جلاله ای 10- خالدی 11-شیاسی 12-آلونی 13-جمالی 14-فلارد 15 میلاسی 16-آقایی 17اهوائی -19- مَعموری 20-بوگر 21-بویر حسنی 22-ابراهیم محمدی 23-سادات بیدله 24-دودرائی 25-بیدل  

3-  دورکـــــــــــی باب 

دورکی، یکی از ۴ باب هفت‌لنگ از ایل بختیاری است، که بخش عمده‌ای از آنها در جنوب‌غربی ایران، در استان‌های خوزستان، چهارمحال و بختیاری و لرستان مستقر می‌باشند. با توجه به نمودار سازمانی ایل بختیاری، به دو شاخه هفت‌لنگ و چهارلنگ منشعب می‌گردد، چهارلنگ از ۵ باب یا شعبه و هفت‌لنگ نیز از ۴ باب بزرگ تشکیل شده‌است، که یکی از آنها دورکی می‌باشد. باب دورکی، خود از ۷ طایفه تشکیل می‌شود. دورکی از طوایف زیر تشکیل شده است:


1-باب 2-زراسوند3-اسیوند 4-موری 5- گندلی 6-آسترکی 7-عرب کمری



1-طایفه بابا:یا بامدی از ایل لر بزرگ شاخه هفت لنگ باب دورکی است به دو شعبه اصلی تقسیم می‌شود، که هر یک به نوبه خود، از چندین تیره تشکیل می‌شوند.1-سراجدین‌وند:شامل 1-تیره درویش آدمی 2-تیره درویش میر حاج 3-تیره برام 4- تیره احمد فخرالدین 5-تیره عیدی وند 6-تیره کوهی 2-کشکی :شامل 1-اولاد سُما ل 2-اولاد عرب (سه کر)3-اولاد کریم 4-اولاد کاظم 5-اولاد میرزاحسین 6-اولاد شنبه 7-اولاد القاص 8-اولاد بابا 9-اولاد شهباز10-اولادپنجی

2-طایفه زراسوند :از ایل لر بزرگ شاخه هفت لنگ باب دورکی است از ۱7 تیره تشکیل شده است 1-تیره عبدالخلیل خسروی2-تیره احمد خسروی 3-تیره خدری  4-تیره خدری سرخ 5-تیره توشمال 6-تیره علاسوند 7-تیره سیف الدین وند 8-تیره هیهاوند 9-تیره کور کور(شعب)10-تیره گرکه 11-تیره زنبور 12-تیره ایمری 13-تیره میر 14-تیره یتیم 15تیره پیوندی 16 تیره شهی 17 تیره باپیر 1-تیره علاسوند:یکی از طایفه زراسوند باب دورکی میباشد که به شاخه های زیر تقسیم میشود: 1- مراد وند 2 غلام وند 3- زیلاب وند 4-علایی وند 5-جهانگیر وند 6-نظر وند

3-طایفه گندلی (یا قندعلی): که از لر بزرگ شاخه هفت لنگ و باب دورکی میباشد که به دو شعبه اصلی تقسیم می‌شود، که هر یک از این سه، به نوبه خود، از چندین تیره تشکیل شده‌اند.وبزرگترین  تیره آنها گندلی (قند علی )میباشد که عبارتنداز:


1-هلیل وند:یکی از طایفه های گندلی میباشد که به 12تیره یا تش بزرگ تقسیم میشوند عبارتند 1تیره سلطانی وند 2-تیره کول وند 3-تیره جلیل وند 4 -تیره نورعلی وند 5-تیره بازی وند 6-تیره مدولی 7-تیره خواجه وند 8-تیره جمالوند 9-تیره سرقلی 10-تیره سادات علی کول –11-تیره نظر پورکه هر کدام از این تیرها خود شاخه های بزرگی از این ایل بزرگ گند لی راتشکیل داده و به شمار می اید.

2-ورناصری:که از طایفه گندلی  از ایل لر بزرگ شاخه هفت لنگ باب دورکی است که خود به تنهایی طایفه ای بزرگی استکه شامل:

 

1-تش ورناصری1-اولاد سلیمان(سلیمون)2-اولاد بارانی 3-اولاد علی جان 4-اولاد محمد یوسف 5-اولاد گیلاسی 6-اولاد عالی ابراهیم-7اولاد حاتم 8-اولاد محمدعلی 9-اولاد ماندنی(مندنی)

 

3-تیره صالح باری:شامل دو تیره میباشد که عبارتنداز:


1-صالح باری 2-تیره بره بی چاست که هرکدام باز به شاخه  های  بزرگی تقسیم میشوند را تشکیل داده است

1-تیره صالح باری عبارتنداز-تش نادعلی وند2-تش شیمباری وند 3-تش علیداد وند 4-تش محمد رضا وند 5-تش علیرضا وند 6-تش طوله وند 7-تش میرزا علی وند 8-تش احمد وند

 

( وجه تسمی)


 در مورد نام اصلی این طایفه، چندین دیدگاه و نظر مختلف وجود دارد. گروهی معتقدند که نام اصلی آن، قندعلی بوده که بعدها بنا به دلایلی، به گندلی تغییر یافته است. بعنوان نمونه، برخی بر این باورند، که مبنای تلفظ "ق" به "گ" ریشه در بیان شاه قاجار داشته است! روایت است که وقتی ایلخان لیست طایفه‌های بختیاری را حضور شاه تُرک زبان، ارسال کرد، ایشان قندعلی را با تلفظ گندعلی بیان می‌کند. کسانی که با زبان ترکی آشنائیت حتی سطحی دارند می دانند که در زبان ترکی "ق" را "گ" تلفظ می‌نمایند به این دلیل است که ترک زبانان ق را به درستی نمی‌توانند تلفظ نمایند و بدخواهان از جمله فخر فروشان بعدها در خطاب کردن قندعلی می‌گفتند همانطور که شاه فرمودند گندعلی و این اصطلاح عمومیت یافتگروهی دیگر، گندلی را نام گذشته و حال این طایفه می‌دانند و وجه تسمیه این نام را، در این میدانند که؛ ایشان در اندیکا در ناحیه‌ای زندگی می‌کردند که گیاهی بنام گندل در آن ناحیه می‌روید و از این گیاه، در رنگرزی استفاده می‌شد. کم‌کم نام این مردمان، بنام مردمان سرزمین گندل‌زار، شهرت یافت، تا اینکه بطور خلاصه به گندلی مردم سرزمین گندل زارشهرت یافتند.

محل اسکان

مرکز تجمع ایل بختیاری به دو قسمت ییلاق وقشلاق تتقسیم میشود.ییلاق گندلی ها در استان چهار محال بختیاری دواب صمصامی –ودهستان پشتکوه و دشتک وحومه ان است. قشلاق انها در استان خوزستان که بخش عمده جمعیتی این طایفه در این منطقه مستقر هستند. که شهرستان اندیکا وشهرستان مسجدسلیمان وشهرستان ایذه همچون سوسن ومرغا میباشند وهمچنین روستاهای آب چهرو-قلعه برون- قلعه بردی-سر مورد – دینه-راک-چگارمون-تنگ شیرکش-پاچه شاه عباس-کوشک-برد قمچی سرتنگ گدارلنگر نیز ساکن هستند ولی در دیگر شهرستا نها

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کسب درآمد اینترنتی medical marketing جراحی هموروئید خرید بلیط ما تمام نمی شویم ! السلام علیک یا فاطمة الزهراء سلام الله علیها فضائل الشهدا پیله دَر متافیزیک مقاوم سازی ، کاشت میلگرد ، آب بندی استخر و نمای ساختمان